روزگار دو مهندس

دست نوشته هایی از روزگار یک زوج مهندس

روزگار دو مهندس

دست نوشته هایی از روزگار یک زوج مهندس

وبلاگ "روزگار دو مهندس" دربردارنده خاطرات و نظرات یک دختر و پسر مهندس است...

تفکیک جنسیتی
آخرین حرف هـا
ریز مکالمات
  • ۷ شهریور ۰۰، ۱۹:۱۷ - نباتِ خدا
    😂😂😂
راویان
نشان‌واره
روزگار دو مهندس

۳۰ مطلب توسط «امین» ثبت شده است

چند وقت پیشا یک پست با عنوان «بازم مشهد» گذاشتم و از لطف خدا و امام رضا(ع) گفتم که قسمت کرده امسال چندبار به پابوسش برم...

اما مثه اینکه لطفا این امام رئوف تمومی نداره و در کمال ناباوری، بازم ما رو دعوت کرد که برای چهارمین بار در سال 96، چند روزی رو مهمونش باشیم.

البته سفر این دفه با تمام سفرای قبلی فرق داشت. چون بصورت کاروانی بود. و البته قرار شد دو نفره بریم. 😍

و لذت سفر دوچندان میشه وقتی که با کمترین هزینه میخوای بری سفر! اونم برا یه زوج نسبتا خسیس علاقه‌مند به اصفهان!

فکرشو بکنید؛ سفر شیراز-مشهد 6 روزه، با 120 هزار تومن! 😎

۱۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۳۳
️️ نوشته شده توسط امین

سلام :|

1. الحمدلله هنوز هستیم!

2. بی نهایت سپاسگزاریم از دوستان وبلاگی که احوالمون رو توی این مدت پرسیدن و بعضا نگران شده بودند!

3. حقیقتا توی این چند ماه اتفاق خاصی نیفتاده بود و صرفا تنبلی یا یه‌جور کم‌انگیزگی باعث شده بود که به آلونک مجازیمون سر نزنیم.

البته همسر بنده مشکل حاد «کمبود نت» داشته و داره! خدا نصیب هیچ زوجی نکنه این مشکل رو! دعا کنید که مشکلش حل شه سریعتر :DDDDD

4. کلی سوژه خوب برا تعریف کردن داشتیم که حیف شد نشر داده نشد. امیدوارم بتونم به صورت منظم بخشیش رو بنویسم.

5. علی ایّ حال گفتم خبر سلامتیمونو بدم تا از روزای آینده دوباره نوشتن رو شروع کنم(یم).

فعلا...

۶ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۶ ، ۱۰:۲۴
️️ نوشته شده توسط امین

🔴 به این عبارات  رسانه های خارجی دقت کنید:
🔸 تصویر حججی الهام‌بخش حس میهن‌پرستی در میان ایرانی‌ها شد.
🔸سرباز ایرانی همچون یک "نماد" تشییع شد
🔸 در حالی که داعش تلاش می‌کرد از دستگیری و سربریدن حججی به عنوان پروپاگاندا انتخاب کند، بسیاری در ایران این موضوع را متفاوت دیدند
🔸شهادت وی، باعث یک وحدت بی‌سابقه در میان طیف‌های مختلف سیاسی در این کشور شد
🔸خیل عظیمی از جمعیت روز چهارشنبه در مرکز تهران در مراسم سوگواری سربازی که به نماد مبارزه علیه داعش تبدیل شده شرکت کردند
🔻🔻🔻
👈 پیش از این، چنین جمعیتی را فقط برای تشییع سلبریتی هایی چون مرحوم مرتضی پاشایی و یا بزرگانی چون مرحوم هاشمی دیده بودیم.
اما اینبار [به معنی واقعی کلمه] اقشار مختلف مردمی برای تشییع یک جوان دهه هفتادی که تا همین یکماه پیش هیچکداممان نامش را هم نشنیده بودیم، آمده بودند.!

۱۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۶ ، ۲۳:۴۲
️️ نوشته شده توسط امین
قبل از هرچیز باید بگم دلیل اینکه یه مدتی هس وبلاگ بروز نمیشه تقصیر خانم بنده هست! چراشو هم نپرسید که نمیدونم! دیییییییی D:
بگذریم...
هفته قبل خدا قسمت کرد [ و خدا قسمتتون کنه] با خانواده همسر عازم مشهد شدیم؛ این سری برخلاف دفعات قبل، پیامکِ "نایب الزیاره ایم" رو به رفیقام ندادم؛ چون هفته قبلش هم مشهد بودم و اینکارو کرده بودم! و توی عید هم بازم اومده بودم و اینکارو کرده بودم! و توی بهمن هم اومده بودم و اینکارو کرده بودم! و توی....
مشهد
۱۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۱۱
️️ نوشته شده توسط امین

برنامه دورهمی دیشب یه بنده خدایی رو به عنوان بازیگر دعوت کرده بود که ما اولین بار بود اسمشو میشنیدیم!

به جرأت میتونم بگم که اولین بار بود که با شخصیتی مواجه میشدم که انقدر از «خودش» گفت! منم منم هایی که در ابتدا فکر میکردم که فقط برای من عجیبه؛ اما بعد برنامه، متوجه شدم که تقریبا همه بیننده ها از این موضوع شگفت زده شده اند!

جملات رو ببینید:

۱۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۶ ، ۲۲:۱۱
️️ نوشته شده توسط امین

ساعت 6:40 صبح هس. خیلی خوابم میاد. اما باید سریع یه متن آماده کنم. متنی که قول داده بودم که آخر شب بنویسم؛ اما وقتی دیشب ساعت 11 اومدم، دیدم هرچی ریکوئست میدم، مغزم ریپلای نمیده!!

الان حدودا دو هفته ای میشه که بصورت سه شیفت ینی از حدود 6-7 صبح تا 11-12 شب مشغولم...

و خیلی از مواقع نمیدونسم بین کار، گشنگی و خواب کدومشو باید انتخاب کنم :(

و طنز ماجرا اینجاس که آخر شب ها که دارم از فرط خستگی میمیرم، وقتی به رخت خواب میرم، از فرط فکر، خوابم نمیبره...

همه اینا رو گفتم که به اینجا برسم که:
خانومی! ممنون که این روزا صبوری میکنی!

باقی برای بعد...

۱۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۶:۵۴
️️ نوشته شده توسط امین

1) افسانه های عاشقانه زیادی شنیده ایم؛ لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، ویس و رامین، شیرین و فرهاد ، و... .

نمیدونم چقدر واقعیت دارند...

ولی هیچگاه عشقِ این عُشاق نظر منو به خودش جلب نکرد...

و اما «علی و زهرا»! عاشقانه ای تماما واقعی؛ و پر از رفتارها و سخنان سراسر عاشقانه که گوی سبقت را از تمام منظومه ها و افسانه های تاریخ می رباید...

عاشقانه ای با علی و زهرا

۹ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۵ ، ۱۶:۲۱
️️ نوشته شده توسط امین

حرف خاصصی نیست...

فقط خدا رو خیلی خیلی شاکرم بخاطر به دنیا آوردن تو!  😊


اینم هدیه مجازی امسال:

استیکر عاشقانه

استیکر دونفره! 😍

https://telegram.me/addstickers/twomohandesblog

۲۶ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۵ ، ۲۱:۵۵
️️ نوشته شده توسط امین

قضیه ازونجایی شروع شد که یهویی دیدم خانومم شروع کرد به کَل کَل درباره استقلال و پرسپولیس و اینکه بنده فک نکنم با یه بُرد(استقلال) به جایی میرسیم!

و فرداش هم نصف شب بهش پیام دادم که چرا نمیخوابی؟؟؟ میگه نشستم پای نود!!!

من: 🤤🤔

(آخه ایشون تا قبل از این فقط و فقط با شرط وجود چیپس و ماست موسیر حاضر بودن کنار بنده بشینن و فوتبال ببینن!!)

و دیروز هم وایساد به دس جیغ هورا که تیممون قهرمان نیمفصل شد و از این حرفا!

...

تا اینکه بصورت اتفاقی یه نظرِ خصوصی توی وبلاگ توجهم رو جلب کرد:

" تیم شما در ورزشگاه ازادی با سه گل تیم سیاه جامگان مشهد رو برد و قهرمان نیم فصل شد" .

و من: 🤓😎

و با یه بررسی اجمالی دیدم بعـــــله!

یکی داره به خانوم تقلب میرسونه! و ایشون یکی از دوستان وبلاگی همسرجان هستن...

کامنت

۲۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۵ ، ۲۱:۱۲
️️ نوشته شده توسط امین
👨‍

خستم

چشمام خسته‌س

خوابم میاد
گشنمه!
شام نخوردم
شام غذای مورد علاقه‌م بود
بعلاوه بریدنی!
و چند میوه خوشمزه مثه کیوی، نارنگی، پرتغال و انار!
به هیچکدوم میل پیدا نکردم...
خیلی کم اینجور امینی سراغ دارم!

۱۶ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۵ ، ۰۰:۱۸
️️ نوشته شده توسط امین